برکناری مرسی در مصر، که با تضاهرات عظیم مردم مصر از میدان تحریر شروع و با دستگیری مرسی به همراه چند تن از رهبران اخوان المسلمین ادامه یافت، باعث ایجاد بحران برچسب سازی میان چپگراها و ته مانده مارکسیست ها شده است.
آنها مشغول حمل و نقل برچسب های خود هستند، بورژوازی کجاست، خط طبقاتی برای تخطی نکردن آن کجاست، با این ترتیبی که جمعیت داخل میدان تحریر غریو شادی در حمایت از ارتش برای برکناری مرسی منتخب سر داد، اصلا تحولات مصر را می توان انقلاب نامید. چپگراها با برچسب های مورد علاقه شان ویلان صحنه سیاسی هستند، بعضی از سکولار های گرد آمده در میدان حمایت کردند و بعضی از اخون المسلمین. بعضی دیگر هم گفتند که این انقلاب بسیار کثیف و خونین است و آنها تا انقلاب "واقعی" بعدی مصر منتظر خواهند ماند.
جای تعجب تیست، این خصوصیت آنهاست. رویدادهای واقعی همیشه مفاهیم مفروضشان را ویران می کند. برای آنها درختان مانعی برای دیدن جنگل است.
روشن اینست که مشکل اصلی خاورمیانه نه امپریالیسم و بورژوازی است و نه ارتش، بلکه مقاومت روابط کهنه اجتماعی در برابر نفوذ فرهنگ مدرن غرب است که مانع پیشرفت گردیده. در واقع مقاومت روابط کهنه در این منطقه با ماسک حفظ اسلام یک شکل سیاسی بخود گرفته است. جمهوری اسلامی در ایران، اخوان المسلمین در مصر و حزب عدالت و توسعه در ترکیه، هر کدام نمایانگر فرم خاصی از این مانع در منطقه و جهان است.
حال سؤال اینست، آیا باید در قضیه مصر از سکولار های مصر در میدان تحریر حمایت کرد؟ بله، مسلما باید از آنها حمایت کرد. آیا باید برای دخالت ارتش هورا کشید، همانطور که جمعیت در میدان تحریر هورا کشید؟ بله، بدون شک. آیا این همان ارتشی نیست که در گذشته همه کسانی را که مخالف دیدگاه مبارک بودند مورد اذیت و آزار قرار داد؟ بله و نه؟ بله، چون که این ارتش ریشه در گذشته دارد، و نه، چون همین ارتش مبارک را هم بیرون انداخت. آیا این ارتش می تواند علیه سکولار ها جبهه بگیرد؟ ممکن است ولی احتمال آن کم است، بهر حال سکولارها وقتی که با این مشکل برخورد کردند و اگر به چنین مشکلی رسیدند آن موقع است که باید راه حلی برای آن بیابند.
آیا مرسی بوسیله اکثریت آراء انتخاب شده بود؟ بعد از برکناری مرسی چه بر سر دموکراسی در مصر خواهد آمد؟ بله مرسی بوسیله اکثریت آراء انتخاب شده بود، اما بعد از به قدرت رسیدن، مسلمانها دوباره ثابت کردند که اکثریت آراء برای آنها فقط راهی است برای تحمیل اعتقادات مذهبی شان بر بقیه جمعیت و تبدیل آن رای به تنها رای برای همیشه. در چار چوب خاور میانه، این دستور کار سیاسی مسلمانها ضد دموکرات ترین دستور کار سیاسی ممکن است و اخراج مرسی بوسیله ارتش تنها روش دموکراتیک ممکن بود.
برای تثبیت آزادی تازه متولد شده در مصر، راه ناهمواری در پیش روی مصریان قرار دارد. خون ریخته خواهد شد، و چپگراها در غرب ضرب می گیرند و شبکه اینترنت را با آن تصاویر خونین، بعضی هاشان ساختگی، می پوشانند، هر تصویری مزین به برچسب های ایدئولوژیک شان.
ضمنا، برگردیم به سؤال اصلی، آیا این یک کودتای نظامی در مصر بود؟ جوابش اهمیتی ندارد، آنچه می خواهی فرض کن.
----------------------------
ترجمه از بلاگ انگلیسی 9 ژوئیه 2013 توسط م.ا. روشن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر